کودکان نامرئی کار
از کل جمعیت کودکان کار آذربایجان غربی تنها ۲۴۹ کودک کار و خیابانی شناسایی شدهاند، این در حالی است که بسیاری از کودکان استان در محیط هایی مانند کارگاههای کوچک صنعتی و قالیبافیها و بخش کشاورزی به کار مشغولند و آماری از آنها وجود ندارد
نسا خلخالی | ارومیه – خبرنگار :
کودکان کار آذربایجان غربی با فروش آدامس، فال، شکلات، پاک کردن شیشه خودروها در چهارراهها و حتی اسفند دود کردن در خیابانهای شهر کودکی خود را سپری میکنند و به امید دنیایی بهتر، در رسیدن به این آرزوهای یخزده روزگار میگذرانند.
البته زمانی که از کودکان کار سخن به میان میآید اولین تصویر ما از این افراد همان کودکانی است که هر روز سر چهارراهها دیده میشوند و هر کدام به نوعی با آنها سروکار داریم، اما در این میان کودکان کار دیگری هم بخشی از جامعه استانی را تشکیل میدهند.
آنهایی که به دلیل فرهنگ سنتی خانوادهها باید در فصل کشاورزی پای ثابت کار در مزارع و در کنار خانوادههایشان باشند یا در مراکز صنعتی و کارگاههای قالیبافی روزگار خود را برای فعالیتی میگذارند که خارج از توان کودکانهشان است. کودکان کار چه در حوزه خیابانی و چه در کارگاههای خانگی و صنعتی یا حوزه کشاورزی یکی از آسیبهای اجتماعی به شمار میروند و بیشترین جمعیت آنها در شهرهای ارومیه، خوی، مهاباد، بوکان و میاندوآب دیده میشود.
بر اساس گزارشهای اداره کل بهزیستی استان هم کل آمار کودکان خیابانی طی سال گذشته کمتر از ۱۵۰ نفر بود که البته جمعیت آنها بسیار بیشتر از آن چیزی است که اعلام شده، چراکه به تأکید مسئولان هنوز هیچ آمار دقیقی از کودکان کار نوع دوم منتشر نشده است.
گذران کودکی در تراشکاری
سلمان که از حاشیه شهر ارومیه به مناطق مرکزی آمده و در یک مغازه تراشکاری کار میکند به گفته خودش به دلیل فقر خانوادگی مجبور به کار است. او میگوید: 11 سال دارم و از محله اسلامآباد ارومیه گاهی با تاکسی و گاهی با اتوبوس به مرکز شهر میآیم. چند ساعتی را در مغازه شاگردی میکنم و بعد از آن با فروش خودکار در پارک روزگار میگذرانم. از اوستا ماهی 200 هزار تومان حقوق میگیرم و اگر وضعیت فروش هر خودکار هم که 2 هزار تومان قیمت دارد، خوب باشد میانگین فروشم به 20 تا 30 هزار تومان میرسد.
سلمان ادامه میدهد: پدرم کارگر ساختمانی است. در بیشتر اوقات هم بیکار است. همه میگویند کار کردن و حرفه آموختن بهتر از درس خواندن است. البته چارهای هم ندارم دو سال مدرسه رفتم اما به خاطر مشکلات مالی مجبور شدم درس را رها کنم و چند سالی است که به تراشکاری مشغول هستم.
دستهای پینهبسته کودکانه
با وجود سن کمی که دارد دستان کودکانهاش پینههای عجیبی بسته است. به گفته خودش از صبح تا شب پشت دار قالی مینشیند تا هر چه زودتر دارش را پایین بیاورد. نجمه دختر 11 ساله یکی از روستاهای ارومیه است که عاشقانه تاروپود یک فرش 6متری را به هم گره میزند. بیشترین ساعتهای روز را به همراه مادرش مشغول به کار است، اما زمانی که مادرش به دلیل بیماری قادر به کار کردن نیست، مجبور است تنهایی کار کند. فقط 2 سال درس خوانده و پس از آن به دلیل مرگ پدر و بیماری مادر مجبور به ترک تحصیل شده است.
او میگوید: این روزها خرج درمان مادرم زیاد شده است و باید آنقدر کار کنیم که هزینهها را تأمین کنیم. نجمه به گفته خودش آرزوی درس خواندن را فراموش کرده، اما هر روز حسرت روزهایی را میخورد که به مدرسه کوچک روستایشان میرفته است. از اینکه چقدر دلشان میخواسته درس بخوانند اما به علت نداری مجبور به خانهنشینی و کار در کارگاه قالیبافی شده است میگوید.
به گفته یکی از اهالی این منطقه، بسیاری از دختران در این منطقه سالهای زیادی را پشت همین دارهای قالی میگذرانند آنها، میتوانند حداقل سالانه یک فرش 12 متری ببافند. این یعنی بیشتر از 15 میلیون تومان پول برای خانوادهها، البته اگر خریدار فرش سرشان کلاه نگذارد یا موادی که برای بافت فرش تهیه شده است مبلغ کارکرد آنها را کم نکند.
بیشتر کودکان کار والدین دارند
یک کارشناس اجتماعی با اشاره به وجود 2 نوع از کودکان در آذربایجان غربی میگوید: یک نوع کودکان کار بیسرپرست در شهرهای بزرگ و پرجمعیت استان به چشم میخورند و عملکرد آنها نوعی آسیب اجتماعی به شمار میرود. نوع دیگر کودکان کاری هستند که برای کمک به والدین و بیشتر در بخش کشاورزی و روستاها مشغول به فعالیت هستند که البته موضوعی ارزشمند در آذربایجان غربی به شمار میرود.
«هوشنگ عطاپور» با اشاره به مطالعات اجتماعی درباره کودکان کار اظهار میکند: در آذربایجان غربی موضوع فرهنگی بیش از اقتصادی در کار کودکان دخیل بوده است. یعنی برخلاف کودکان کار پایتخت، عموما کار کودکان در استان آذربایجان غربی جنبه فرهنگی دارد. این کودکان در موارد کم به دلیل نیاز معیشتی خانواده وارد کار میشوند.
وی ادامه میدهد: البته کودکان کاری که در خیابانها حضور دارند و با فروختن آدامس و دستمال کاغذی روزگار میگذرانند بیشتر مد نظر این مطالعات بودهاند. بدین معنا که کودکان کاری که اشتغال خیابانی داشته و از سوی شهرداریها و ادارات بهزیستی جمعآوری شدهاند، اغلب براساس فرهنگ حاکم بر خانواده، با اذن والدین و سرپرستان به کسب و کار خیابانی مشغول میشوند و پس از هر بار جمعآوری و تعهد سرپرستان به منظور جلوگیری از حضور آنها در خیابان، بعد از مدتی بار دیگر به خیابان بر میگردند.
این کارشناس امور اجتماعی با بیان اینکه آمار کودکان کار در محیطهای کارگری یا کشاورزی و حتی کارگاههای غیررسمی اعلام نمیشود، بیان میکند: نمیدانیم چه تعدادی از کودکان زیر ۱۶ سال در کارگاههای خصوصی و مغازهها به فعالیت مشغول هستند. آمار این کودکان قطعا زیاد است و به تقریب میتوان با میزان ترک تحصیل کودکان در سن مدرسه آن را تخمین زد.
عطاپور عنوان میکند: این به غیر از دختران سن مدرسه است که به کار قالیبافی و کشاورزی در روستاها و حومه شهرها مشغول هستند. با این حال، تعداد این کودکان که به طور غیررسمی و در کارگاههای خصوصی یا خانگی مشغول هستند و کمک حال اقتصاد خانوادهاند بسیار زیاد است که از چشم برنامهریزان مغفول مانده است.
خطراتی که کودکان کار را تهدید میکند
کار در سنین کودکی همواره کودکان را در حوزههای مختلف اجتماعی و فرهنگی تهدید میکند و سلامت جسمی و روانی آنها را در معرض خطر قرار میدهد. این مطلب ادامه صحبتهایی عطاپور است که میگوید: کودکان کار در هر دو جنس دختر و پسر در استان فعالیت میکنند، اما دختران بیشتر در کارگاههای قالیبافی و پسرها در بخش کشاورزی و صنعتی اشتغال دارند.
عمده مشکلات این کودکان این است که اصلا دیده نمیشوند و مورد حمایت نهادهای ذیربط هم قرار نمیگیرند. بازماندن از تحصیل، استثمار و نداشتن بیمه اجتماعی، همچنین به خطر افتادن سلامت جسمی، اختلالات رشد و ازدواج زودهنگام در دختران و پسران، انزوای اجتماعی و سقوط در طبقههای پایین اجتماعی و عقب افتادن از همسالان از دیگر آسیبهای پیش روی این کودکان است.
هیچ کس پاسخگو نیست
مهمترین ارگانهایی که هر کدام به نوعی میتوانند برای کودکان خیابانی چه از نوع اول و چه نوع دوم اقدامات حمایتی انجام دهند،کمیته امداد امام خمینی (ره) و اداره کل بهزیستی آذربایجان غربی است که انتظار داشتیم در کنار کودکان کار خیابانی، از کودکان شاغل در حوزه کشاورزی، کارگاههای صنعتی و قالیبافی هم آماری در اختیارمان بگذارند. اما در پیگیری های انجام شده برای دسترسی به آمار و اطلاعات مربوط به کودکان کار نامرئی که در کارگاه های مختلف مهارتی مشغول به کار هستند، کمیته امداد امام آذربایجان غربی، اداره کل بهزیستی استان را مسئول بررسی این اطلاعات عنوان کرد.
پس از گذشت چند روز از پیگیریها همچنان پاسکاری بین ادارات تداوم داشت و مسئولان بهزیستی هم اداره کل کار آذربایجان غربی را به عنوان مسئول رسیدگی به آمار و اطلاعات این کودکان معرفی کردند. هر چند در ادامه بررسیها باز هم بهزیستی به عنوان مسئول رسیدگی به جمعآوری اطلاعات این کودکان کار معرفی شد و در نهایت روابط عمومی اداره کل بهزیستی آذربایجان غربی اعلام کرد چنین اطلاعات و آماری از کودکان کار نوع دوم در اختیار ندارد، خبر داد تا رنج محرومیت این کودکان ادامه داشته باشد.
خدمات دهی به 49 کودک کار خیابانی
معاون امور اجتماعی بهزیستی آذربایجان غربی با اشاره به برخی از دلایل اشتغال کودکان در استان اظهار میکند: وضعیت اقتصادی حاکم بر جامعه، نارسایی و کمبود قوانین حمایتی از کودکان، وجود آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد و بزه کاری، مهاجرت، ویژگیهای شخصی والدین، طلاق، فوت و ازدواج مجدد والدین، ناآگاهی والدین و بیتفاوتی نسبت به اشتغال کودکان، تکدیگری و عادی شدن کار کودک در جامعه از دلایل به کار گماردن کودکان در آذربایجان غربی از سوی برخی از خانوادههاست.
«مهرداد مطلبی» با اشاره به فعالیت مرکز ساماندهی کودکان کار و خیابانی از سوی بهزیستی استان و نحوه حمایت بهزیستی از این کودکان میگوید: بهزیستی استان با ایجاد مرکز ساماندهی کودکان کار و خیابانی به صورت شبانهروزی با حضور تیم تخصصی شامل روانشناس، مددکار، کارشناس تربیتی، فراهم کردن امکانات و فضای فیزیکی لازم آماده پذیرش و ساماندهی کودکان کار و خیابانی بوده که در صورت همکاری 11 نهاد دولتی که در مصوبه هیات وزیران وظایفی برای آنها تعریف شده است، میتوان فضای خوبی را برای خدمترسانی به کودکان کار و خانوادههایشان فراهم کرد.
وی از دریافت خدمات ۲۴۹ کودک کار و خیابانی از سوی سازمان بهزیستی در سال گذشته خبر میدهد و میگوید: در 3ماه اول امسال هم به تعداد 49 کودک کار و خیابانی خدماترسانی شده است. در سال 96 نیز تعداد 272 کودک کار و خیابانی در مرکز ساماندهی کودکان کار و خیابانی پذیرش شده و خدمات حمایتی و تخصصی دریافت کرده بودند.
مطلبی تأکید میکند: باید مشارکت اجتماعی برای مقابله با آسیبهای اجتماعی از جمله بهکارگیری کودکان کار و خیابانی تحت عنوان کودکان کار و خیابانی به وجود آید و همه 11 نهاد دولتی که در موضوع کودکان کار و خیابانی وظایفی بر عهده آنها گذاشته شده است وظایفشان را انجام دهند. وی عنوان میکند: با توجه به فراگیری رفتارهای ناسالم و وجود زمینههای ناسالم در جامعه احتمال اینکه کودکان کار امروز، در آینده بزهکار شوند، بیشتر از سایر کودکان است و میتوانند چالش و تهدیدی برای خانوادهها محسوب شوند.
معاون امور اجتماعی بهزیستی آذربایجان غربی با بیان اینکه مسئولان جامعه در همه مناصب باید به وظایف خود درباره کودکان کار عمل کنند عنوان میکند: برخی از اهم این وظایف شامل اطلاعرسانی و آگاهسازی والدین، حضور تیمهای سیار اورژانس اجتماعی در مناطق آسیبخیز شهر و ارائه خدمات روانشناختی، مددکاری و ارجاع افراد در معرض آسیب به حوزههای مختلف سازمان و نهادهای مربوطه، ارتقای توانمندی افراد در معرض آسیب و آسیبدیده اجتماعی و ایجاد زمینه مشارکت مردم و سازمانهای غیر دولتی است.